
به كودكي گفتند :عشق چيست؟
گفت : بازي
به نوجواني گفتند : عشق چيست؟
گفت : رفيق بازي
به جواني گفتند : عشق چيست؟
گفت : پول و ثروت
به پيرمردي گفتند : عشق چيست؟
گفت :عمر
به گل گفتم: عشق چيست؟
گفت : از من خوشبو تره
به پروانه گفتم: عشق چيست؟
گفت :از من زيبا تره
به خورشيد گفتم عشق چيست؟
گفت: از من سوزنده تره
به عاشقي گفتند : عشق چيست؟
چيزي نگفت آهي كشيد و سخت گريست
به عشق گفتم تو آخر چه هستي ؟؟..
گفت نگاهي بيش نيستم....
:: بازدید از این مطلب : 269
|
امتیاز مطلب : 88
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26