يه روزي سر كوچه منتظرت بودم
تا بيايي و رد بشي تا فقط ببينمت و دلم اروم بگيره
اون روز از سر انتظار
اسمت رو با اسم خودم رو درخت يادگاري نوشتم
اون روز نتونستم ببينمت
اما هر روز ميومدم و اون يادگاري رو ميديدم
از اون روزا سالها گذشته
هر وقت دلم برات تنگ ميشه
ميام و بيادت اون درخت و اون يادگاري رو ميبينم
:: بازدید از این مطلب : 483
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17